سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ترنم خیال
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||  Atom  ||
رمان 3

فرزاد دا.... ::سه شنبه 84/11/25 ساعت 9:59 عصر

خوب اینم قسمت سوم رمانم

هلیا : همین حالاشم خیلی ها التماس می کنن هم پول دارم هم قشنگم هم......

ندا: خوب دختر عاقل تر از این باش تو که اینجوری نبودی یادته به من چی می گفتی (( هرکی دوستت داشته باشه می اد پیش مامان بابات )) یا دته  می گفتی پیش این پسرا نباید کم بیاریم

یا دته می گفتی نمیشه این پسرارو شناخت 

حالا چی شده این جوری شدی یعنی به این زودی شناختیش

- ندا اگه اگه نمی خوای چیزی بگی یا کمکم کنی بگو خوب من ناراحت نمی شم  خودتو را حت کن دیگه

- نه هلیا  این چه حرفیه می زنی خوشم نیومد

- ولی هلیا واقع بین باش من می گم کمکتم می کنم ولی مواظب خودت باش

- باشه تو نگران نباش

اون روز من تمام ذهنم و فکرم شده بود این پسره  ندا گفت من یه کم اطلاعات می گیرم بهت می گم گفتم باشه ولی زود می ترسم  اونو از دست بدم کلاس  داشت شروع می شد اخه استاد انتراک داده بود  با هم رفتیم سر کلاس 

استاد شروع کرد دوباره درسو ولی من نمی تونستم حواسمو جمع درس کنم  خیلی کلنجار رفتم به خودم ولی نشد اخر ندا  یوا شکی  صدا زد گفت هلیا چی کار می کنی  چته بچه نشو حالا درستو گوش بده

- گفتم باشه

 استاد داشت درس می داد  اتفاقا از دروس تخصصی ما هم بود  کم کم سعی کردم حواسمو جمع درس کنم ولی نشد کم کم کلاس تموم شدبا ندا رفتیم بیرون از کلاس  دیگه نوبت رفتن به خونه بود به ندا گفتم

- ندا یه کم صبر می کنی ندا گفت

- هلیا واسه چی ؟

- ندا می خوام اگه امروز بشه بریم سلف نا هار بخوریم

-هلیا آ خه خونه غذا درست می کنیم تازشم غذای دیشب هست حیفه دیگه واسه چی اینجا ؟

-ندا بمونیم دیگه اگه می خوای بری برو من می مونم بعد خودم میام

- خوب هلیا بگو واسه چی ؟ تو یه چند روزیه میری سلف قبلا نمی رفتی

- اخه ندا می خوام ببینم این پسره چی کار می کنه

- وای هلیا تو کشتی خودتو با این پسره خوب هر کاری می خواد بکنه چیکارش داری ؟

- ندا اونجا رو اونه اومد بریم

منو ندا وقتی این پسر رو دیدیم رفتیم سلف ناهار رو که گرفتیم .... ادامه دارد

 

                               با اشک نوشتم نظر بدین لا اقل.....

                                                                                فرزاد       

                                                                                                                  

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    شروعی دوباره
    [عناوین آرشیوشده]

    About Us!
    ترنم خیال
    فرزاد دا....
    سلام من ادمی خیلی .....
    Link to Us!

    ترنم خیال

    Hit
    مجوع بازدیدها: 91854 بازدید

    امروز: 0 بازدید

    دیروز: 10 بازدید

    Notes subjects


    وایر شمع انواع اتومبیل .

    Archive


    گاراج

    links
    فرزاد
    دروازه ی شهر ارزوهای ....
    تنهایی یه عاشق
    خواندنی های شیرین
    هلن معمار
    عشق من
    دنیای کوچک من
    نفس یک پسر تنها
    ۩۞۩ بـــــیا تــــو آهنــــگ ۩۞
    یه غریبه
    یاسمن
    saramoozi جالبه
    لیلا
    عطیه
    محسن چاوشی

    In yahoo

    یــــاهـو

    My music

    Submit mail